admin
29 مهر 1402

شعر گردانی صفحه 41 نگارش دوازدهم (عشق، شوری در نهاد ما نهاد)

0 دیدگاه

پاسخ شعر گردانی صفحه 41 نگارش پایه دوازدهم (عشق، شوری در نهاد ما نهاد)

جواب بازگردانی و بازپروری و برداشت شعر گردانی صفحه ی 41 نگارش پایه دوازدهم

معنی و مفهوم شعر (عشق، شوری در نهاد ما نهاد)

پاسخ شعر گردانی صفحه ی 41 نگارش پایه دوازدهم (دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟ )

شعر گردانی درس دوم نگارش دوازدهم

رسانه اکسیر آموز در این بخش به یکی از شعرگردانی های صفحه 41 کتاب نگارش پایه دوازدهم  پرداخته است و در ادامه چند نمونه پاسخ برای شما دانش آموزان گرامی گردآوری کرده است ….

 

شعر گردانی :

عشق، شوری در نهاد ما نهاد / جان ما در بوتهٔ سودا نهاد

گفتگویی در زبان ما فکند / جستجویی در درون ما نهاد

دم به دم در هر لباسی رخ نمود / لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد

پاسخ شعر گردانی :

در بیت اول : منظور از شور همان آشوب و بی قراری و غوغا است. یعنی عشق در وجود ما غوغا به پا میکند و رو و جان ما را در بوته ی عشق قرار داد.

در بیت دوم : یعنی عشق باعث شد که ما به سخن گفتن علاقه نشان دهیم و همین عشق ما را به تلاش به سوی کمال تشویق کرد.

در بیت سوم : یعنی عشق در همه لحاظ خود را نشان می دهد و ارام ارام و کم کم در تمام موجودات تجلی میکند.

مفهوم : در زندگی باید عاشق بود تا معنای زندگی را فهمید. عشق باعث میشود که سخنان گهربار و پرمعنی بگوییم و همین عشق است که ما را به سوی هدف و معشوق تشویق میکند. عشق در همه جا هست و در تمام موجودات جهان از انسان گرفته تا حیوانات وجود دارد.

عشق نماد زیبایی و تجلی است. عشق زیباست و عاشق به دنبال معشوقش.

 

شعر عشق شوری در نهاد ما نهاد به نثر ساده

مقدمه : عشق، حسی که بالاخره همه درگیرش میشوند. و بالاخره انرا تجربه میکنند. شاید اشتباهی و شاید هم خیلی خیلی درست.

بدنه : احساس هایی که ما در زندگیمان داریم یک جور و از یک‌نوع نیستند همیشه. کاهی خوشحال و امیدواریم گاهی افسرده و پژمرده گاهی از کاری که کردیم پشیمان و سرافکنده ایم گاهی از کاری که در حقمان شده عصبانی و خشمگین هستیم. گاهی هم از شدت دوست داشتن کسی دیوانه میشویم و به سرمان میزند؛و این حس ناب عشق است، عشقی که هوس نیست و قصه یک روز و یک سال نیست فراتراز این حرفهای پیش پا افتاده است. عاشق که باشی حالت فرق میکند با قبل از عاشق شدنت، انگار گم کرده ای داری یا اصلا نمیدانی که چه حسی داری، پر از حس های مختلفی هستی که خودت هم نمیدانی چیست، پر از حس های ضد و نقیض؛ نه می دانی چه حسی داری نه میتوانی ان را توصیف کنی. انقدر دیوانه میشوی از عشق دلبرت که دوست داری هرکاری کنی که از تو راضی باشد ؛ اما امان از روزی که عشقت اشتباهی باشد، خاطراتش تا ابد بر قلبت می ماند. عشق دو جنبه دارد ، یا انقدر ارام میشوی که تا بحال نبوده ای یا انقدر بی قرار که مجنون میشوی.

نتیجه : عشق زیباست و زیباییش جدید نیست و هزاران سال است که همه از زیبایی و شیرینی ان می گویند. پس بیاییم اسم عشق را با هوس های دوروزه خراب نکنیم و بگذاریم شیرین بماند و تلخش نکنیم.

 

مفهوم کلی:

هدف کلی از عاشق را در این شعر به کلی نمایش داده شده است.به راستی در زندگی باید عاشق بود تا معنای زندگی را فهمید. عشق باعث میشود که سخنان گهربار و پرمعنی بگوییم و همین عشق است که ما را به سوی هدف و معشوق تشویق میکند. عشق در همه جا هست و در تمام موجودات جهان از انسان گرفته تا حیوانات وجود دارد.عشق نماد زیبایی و تجلی است. عشق زیباست و عاشق بدنبال معشوقش.

 

منبع : سایت انشا

دوازدهمی ها شاید این مطالب به دردتان بخورد – اینجا کلیک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *