رسانه اکسیر آموز در این بخش به مثل نویسی صفحه 32 کتاب نگارش پایه یازدهم پرداخته است و در ادامه چند نمونه پاسخ برای شما دانش آموزان گرامی گردآوری کرده است ….
پاسخ مثل نویسی بار کج به منزل نمی رسد نگارش پایه یازدهم :
جواب های بیشتر (بار کج به منزل نمی رسد) – کلیک کنید
پاسخ مثل نویسی به زبان خوش،مار از سوراخ بیرون می آید نگارش پایه یازدهم :
«زبان خوش، مار را از سوراخ بیرون می آورد.» یعنی اگر با بدترین آدم ها هم با زبان خوش و دوستانه حرف بزنیم، آن ها هم آرام می شوند و حرف ما را گوش می کنند.
جواب های بیشتر (به زبان خوش،مار از سوراخ بیرون می آید) – کلیک کنید
پاسخ مثل نویسی از کوزه همان برون تراود که در اوست نگارش پایه یازدهم :
اگر ظرف وجودی خودمون رو شبیه یک کوزه در نظر بگیریمظاهرمون و چیزی که در وهله اول به نظر می رسیم همون ظاهر کوزه است که یا سفاله یا رنگ و لعاب زیبا به خودش گرفته یا حتی شاید روکش طلا و نقره داشته باشه! که این ظاهر رو شاید موقعیت اجتماعی و شغل و تحصیلات ما تشکیل داده باشه.اخلاقیات و باورها و اعتقاداتمون محتویات اون خواهند بود در بدو تولد این کوزه خالیه و جنس کوزه هممون عین همه، ابتدا به واسطه تربیتی که از پدر و مادر و خانواده کسب می کنیم پرش می کنیم بعد به واسطه قرار گرفتن در اجتماع و تاثیری که از اجتماعات دوستان و همکاران و … میگیریم تغییر می کنه و شاید تحت تاثیر فعل و انفعالات ، ماده داخلش طلای ناب یا الماس ده قیراطی از آب در بیاد یا یه آهن زنگ زده و پوسیده یا زغال ، اینکه داخل کوزه چه چیزی در نهایت خواهد بود بسته به چیزی داره که ما توش می ریزیم یا اجازه میدیم توی کوزه ریخته بشه!
حالا شما فقط ظاهر کوزه رو می بینید و تا محتویات کوزه بیرون نریزه نمیدونی داخلش چه چیزیه
جواب های بیشتر (از کوزه همان برون تراود که در اوست) – کلیک کنید
پاسخ مثل نویسی از این گوش میگیرد و از ان گوش در میکند نگارش پایه یازدهم :
یک آشپز خانه خیلی کوچک وجود داشت که پیرزنی دنیا دیده و با تجربه که دست پختش شهره ی خاص و عام بود. غذا می پخت و می فروخت. پیرزن، بسیار با مهارت غذاهای مختلف را آماده می کرد و مردم نیز عاشق دست پخت او بودند.
اما هر بار تندی غذایش، زیادی زیر زبان می آمد و مردم از روی علاقه ی زیاد به پیرزن می گفتند که غذایت بسیار لذیذ است اما کمی از تندی آن بکاه. زیرا که نمی خواهیم به دلیل این موضوع از خوردن غذاهای خوشمزه ی تو عاجز باشیم. پیرزن هر بار در پاسخ به سخن های دیگران چشم آهسته ایی می گفت و باز روز بعد به کار خود ادامه می داد.
تا اینکه دیگر مردم شهر از گفتن های خود و شنیدن های پیرزن خسته شدند و دیگر به مطبخ خانه ی کوچک پیرزن نرفتند و بین مردم و اهالی شهر اینگونه زبانزد شد که پیرزن سخنان ما و خواسته ما را از این گوش می گیرد و از آن گوش در می کند و اصلا به ما و نظر ما توجهی نشان نمی دهد! اینگونه بود که آشپز خانه ی پیرزن بسته شد و تنها دلیل آن این بود که پیرزن حرف را از این گوش می گرفت و از گوش دیگر در می کرد.
جواب های بیشتر (از این گوش میگیرد و از ان گوش در میکند) – کلیک کنید
……………
آموزش یادگیری آسان
آدرس : یزد – میدان مهدیه – کوچه بیمارستان مادر
شماره تماس : 035-37334539
